یکپارچگی حسی

علی ابراهیمی

چرا کودک هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین می کوبد و اشیا را محکم تر از حد معمول در دست فشارمی دهد؟ دستان خود را گاز می گیرد یا دست مراقب را در دست خود فشار می دهد.
چرا کودک از پوشیدن برخی از بافت های لباس و یا به طور کلی لباس پوشیدن خوداری می کند و یا از لمس شدن بیزار است؟ چرا کودک علاقه زیادی به ریختن مواد لیز و لغزنده روی دست و بدن خود دارد و یا دست و بدن خود را روی سطوح زبر می کشد؟
چرا کودک از ارتفاع می ترسد و حتی گاهی حاضر به عبور از یک جوی با عمق کم نیز نیست؟ چرا کودک علاقه زیادی به جست وخیز و تاب سواری دارد؟
طبق آخرین تغییرات در منابع وجود مشکلات حسی به عنوان یکی از شاخصه های اصلی تشخیص اتیسم اضافه شد بنابراین بهتراست اطلاعات لازم در خصوص این مشکلات در اختیار والدین و مراقبان قرار گیرد.
حواس شناخته شده کلی در بدن انسان شامل: بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، لامسه، دهلیزی (وستیبولار) و عمقی می باشد. اکثر مردم با پنج حس اول آشنایی دارند ولی اطلاعات کاملی در مورد دو حس دیگر ندارند.
حس دهلیزی (وستیبولار): گیرنده های این حس در اثر حرکات مایع درون بخش حلزونی گوش اتیکول و ساکول تحریک می گردند وظیفه ی این حس دریافت اطلاعات در مورد وضعیت سر در فضا، حرکت سر و وضعیت نسبی سر نسبت به بدن می باشد. وجود سلامت این حس در حفظ تعادل در حالت ایستا و یا در حال حرکت (راه رفتن، دویدن و...) بسیار حیاتی و درهمکاری با حس بینایی است.
حس عمقی: گیرنده های این حس در عضلات، تاندون ها، رباط ها و مفاصل وجود دارد و وظیفه ی کلی آن دریافت اطلاعات در مورد وضعیت اندام ها (دست ها و پاها) و همچنین فشار موجود بر آن ها است. این حس نیز برای حرکت فرد مهم است و در همکاری با حس لامسه در دستکاری و در دست گرفتن اشیا اهمیت می یابد.
یکپارچگی حسی عبارت است از پردازش اطلاعات به نحوی که مغز اطلاعات را انتخاب، تقویت و مقایسه نموده و در قالب یک الگو یکپارچه سازد.
فرایند یکپارچگی –حسی:
(ثبت حسی، تعدیل و تنظیم حسی، تمایز حسی، ادراک و محصولات نهایی)
اگر در هریک از این مراحل اختلال یا نقصی به وجود آید باعث بروز اختلال در درک فرد از محیط و در نتیجه رفتار نابهنجار می گردد.
بدن ما همواره در معرض اطلاعات حسی قرار دارد. سیستم عصبی مرکزی فرمان اطلاعات مهم را انتخاب می کند و در صورتی که میزان آن حس دریافتی از یک حد آستانه بالاتر باشد به عنوان یک حس ثبت می کند. سپس میزان این حس تعدیل و تنظیم می گردد؛ اطلاعات حواس مختلف متمایز می گردد و برای سامانه های بالاتر در مغز استفاده می گردد.
کژکاری یکپارچگی حسی یا SID: نوعی اختلال رشدی است که به دلیل مشکل در پردازش اطلاعات حسی پدید می آید. افراد معمولا در زمینه های کنترل وضعیت (تعادل)، حرکات ظریف مانند قیچی کردن و یا طراحی ...، حرکات درشت مانند دویدن، لی لی کردن و ... فعالیت های روزمره زندگی مثل غذا خوردن، دستشویی رفتن و حمام کردن دچار مشکل می گردند.
پیوستار ثبت و تنظیم حسی: آستانه عصب شناختی افراد با هم متفاوت است و روی یک پیوستار قرار دارد، افرادی که در دو سر پیوستار قرار دارند دچار مشکلات تنظیم حسی می شوند. اگر آستانه بالا باشد فرد اطلاعات حسی را کمتر ثبت می کند ولی اگر آستانه پایین باشد تحریک پذیر می گردد و با کمترین تحریک حسی آن را ثبت می کند. فردی که آستانه بالا دارد به طور فعالانه به دنبال ایجاد تحریک است (حس جویی) و فردی که آستانه پایین دارد به دنبال دوری از تحریک است (اجتناب حسی). بنابراین اختلالات ثبت و تنظیم حسی به اختلالاتی گفته می شود که در اثر رفتار افراد دو سر آستانه ایجاد می گردد.
این اختلالات عبارتند از:
1-رکود حسی: فرد سطح برانگیختگی پایین دارد یعنی در بیشتر مواقع کسل و بی حال است، توجه پایینی دارد و رفتارهای نابالغ از وی سر می زند این فرد به طور معمول دچار رفتار حس جویی می گردد یعنی به دلیل عدم تغذیه حسی مناسب فرد به دنبال خود تحریکی می گردد تحریکاتی که استفاده می کند از حد متوسط بیشتر هستند و معمولا این رفتارحس جویی بر خلاف قواعد جامعه است. به عنوان مثال کودکی که دستان خود را گاز می گیرد و یا زخم می کند، کودکی که دست و بدن خود را روی سطح زبر می کشاند یا مواد لیز مثل روغن، کرم، شامپو و مایع دستشویی را روی دستان خود می مالد می تواند در حال حس جویی لامسه و عمقی باشد. جنب و جوش بیش از اندازه، علاقه زیاد به تاب سواری و یا بالا و پایین پریدن.
علاقه به استشمام بوهای خیلی تند و یا خیلی شیرین و یا علاقه به خوردن چیزهایی که خوردنی نیستند و یا بسیار مزه دار هستند (ترش، شور، شیرین، تلخ) نیز از دیگر نمونه های حس جویی در حواس مختلف است.
2- تدافع حسی: فرد معمولا سطح برانگیختگی بالا دارد البته در برخی موارد سطح برانگیختگی بسیار پایین خواهد بود.
در فرد با سطح برانگیختگی بالا حساسیت زیاد نسبت به محرک های حسی دیده می شود به طوری که فرد تحریکات عادی را شدید حس می کند.ا نواع این اختلاف معمولا ناتوان کننده تر از اختلال پیشین است و فرد را از حضور در اجتماع باز می دارد.
انواع این اختلال عبارتند از:
الف) تدافع لمسی: واکنش شدید به تحریکات لامسه. این اختلال یکی از رایج ترین اختلالات یکپارچگی حسی می باشد. فرد عمدتا برانگیخته و ناآرام است و هنگام رو به رو شدن با تحریکات علایم عصبی سمپاتیک را نشان می دهد. در موقعیت های اجتماعی و همچنین در بازی و فعالیت های روزمره زندگی دچار مشکل می گردد.
ب) عدم تحمل یا پاسخ نا بهنجار به حرکت: در اثر اختلال در سامانه حسی عمقی-دهلیزی رخ می دهد یعنی اطلاعات آمده از بخش حلزونی گوش دچار مشکل می گردد.
ج) ناامنی گرانشی: این مشکل هم در اثر اختلال در اطلاعات آمده از بخش حلزونی گوش پدید می آید (حس دهلیزی). فرد واکنش هیجانی زیاد همراه با ترس را نسبت به قرار گرفتن در ارتفاع از خود بروز می دهد. این واکنش با میزان ارتفاع تناسبی ندارد. به عنوان مثال فرد از عبور کردن از روی یک مانع با ارتفاع کم و یا جوی کم عمق نیز از خود ترس نشان می دهند.
د) تدافع شنیداری: واکنش شدید به تحریکات شنیداری، مثلا فرد با شنیدن صداهای عادی مثل بوق ماشین، زنگ در و یا گوشی،جارو برقی و ... که به طور روز مره با آن ها برخورد می کند دچار اضطراب، بی قراری، حواس پرتی و اجتناب از آن مکان و موقعیتی که در آن قرار دارد می شود.
ه) تدافع بینایی: حساسیت به تحریکات بینایی، در این اختلال فرد از محیط هایی که بسیار روشن و یا دارای رنگ های تند هستند اجتناب می کند و در صورت قرار گرفتن در این محیط ها دچار اضطراب و بی قراری می گردد و توجهش به محیط و افراد کاهش می یابد.
ک) تدافع چشایی و بویایی: تدافع در این دو حس هم رخ می دهد و نتیجه آن ناتوانی فرد درحضور در محیط هایی که محرک های این دو حس هستند و یا ناتوانی در خوردن غذاهایی با بو و طعم عادی و معمولی.
3-اختلال توامان رکود و تدافع حسی: در کودکان با اختلال رشدی رایج است که فرد در برخی موقعیت ها دچار رکود حسی می گردد در صورتی که در دیگر موقعیت ها دچار تدافع حسی می گردد یا در برخی حواس تدافع دارد و در برخی حواس رکود.
تمامی این اختلالات جزو دسته ی اول اختلالات مربوط به یکپارچگی حسی است یعنی اختلال در ثبت و تنظیم حسی. دیگر اختلالات را در شماره ی بعدی مجله عنوان خواهیم کرد.

منابع

Bundy,A.C.,Lane,s.j.,&Murray,E.A(2002).sensory integration:theoryand practice.FA Davis.
Case-smith,j.,&o,Brienj.cj.C(2014).occupational therapy for children and adolescents. Elsevier Health sciences.
Kramer,P.(2018).frames of refrencefor pediatric occupational therapy.lippincott Williams&wilkins.
leongHM,carterM,stephensonj.systematic review ofsensory integration therapy for individual with disabilities:single case design studies. Research in developmental disabilities.2015;47:334-51
zimmer M,DeschL. Sensory integration therapies for children with developmental andbehavioral disorders.pediatrics2012;129(6):1186-9

1400
مرداد
23
شنبه 23 مرداد 1400
2021
August
14

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
سوال امنیتی
سوال زیر برای جلوگیری ارسال اسپم می باشد، لطفا به آن پاسخ دهید. با تشکر
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.