زندگی مستقل موفق

طیبه صفری
نوشته تمپل گراندین
کلید های زندگی مستقل موفق، اشتغال و زندگی اجتماعی خوب و موفق برای افراد مبتلا به اختلال طیف اتیسم. طیف اتیسم در افراد بسیار متفاوت است از شخصی که گفتار ندارد تا یک دانشمند با استعداد.
من در کارم به عنوان یک طراح تجهیزات صنعت گوشت، افراد زیادی را دیده ام که تشخیص نگرفته اند، افراد بسیار موفق مبتلا به اختلال آسپرگر. تربیت ساختار یافته در دهه های 50،60،70 به آنها قوانین اجتماعی را یاد داده و کمک کرده که در جایگاه مناسب قرار گیرند. در اینجا افرادی بودند که برنامه نویس کامپیوتر، طراح، مهندس، تکنسین تعمیر و نگهداری تجهیزات و حسابدار بودند. در طول مصاحبه ای که من انجام دادم، مهندسین رادیو، اپراتورهای دوربین های تلویزیونی و روزنامه نگارانی دیدم که مبتلا به آسپرگر بودند. به علت همان آموزش صحیح ساختاریافته که من داشتم روزنامه نگاران هم موفق بودند. زمانی که من در حال رشد بودم والدینم و همسایه ها قوانین مشابهی برای رفتار با من داشتند.
قوانین در خانه، خانه ی همسایه و مدرسه مشابه بود. متاسفانه برخی از افراد با استعداد آسپرگر یا اتیسم با عملکرد بالا شغلشان را از دست داده اند چون آموزش آن ها ساختاریافته نبوده است. آن ها گستاخ بودند و به دستور رئیس گوش نمی دادند. من در سن نوجوانی یاد گرفتم فعالیت های خاصی وجود دارد که من مجبورم انجام دهم چون همه خانواده با یک دیگر همکاری می کنند. رفتن به کلیسا برای من خسته کننده بود اما اکثر اقات به کلیسا می رفتم چون از من توقع داشتند. من یاد گرفتم بعضی وقت ها مجبورم کاری که بزرگترها می خواهند را انجام دهم. این مهارت مهمی است. من نمی توانستم همیشه راه و روش خودم را داشته باشم. ارائه ساختار و قوانین برای همه ی افراد مبتلا به طیف اتیسم مفید خواهد بود. مادرم بعضی مواقع من را مجبور به اجرای قوانین می کرد و بعضی مواقع استثنا قائل می شد.
در زیر چند راهنمایی برای موفقیت وجود دارد:
تفاوت بین رفتار بد و کج خلقی های ناشی از اضافه بار حسی: اگر یک فرد طیف اتیسم در یک سوپر مارکت بزرگ یا رستوران شلوغ کج خلقی یا پرخاشگری می کند احتمالا به خاطر اضافه بار حسی است. اضافه بار حسی و حساسیت بیش از اندازه نسبت به صدا، چراغ های فلورسنت یا بوهای شدید برای فرد بسیار ناراحت کننده است. وقتی من کودک بودم، صدای زنگ مدرسه گوش های من را اذیت می کرد مثل مته دندان پزشکی. لباس های زیر را مثل یک کاغذ سمباده احساس می کردم. مشکلات ناشی از حساسیت بیش از حد هنگام خستگی بدتر می شد. بعضی از مشکلات حسی باید اصلاح شود، شاید دیگران بتوانند آن را درمان کنند. مثلا در مورد من، اگر موسیقی کلیسای ما خیلی بلند بود نمی توانستم آن را تحمل کنم. روش معقولانه این است که کلیسای دیگری را پیدا کنم یا از لوازم جانبی مثل هدفون استفاده کنم. اگر کسی که اضافه بارحسی دارد را مجبور کنیم در آن موقعیت بماند اضافه بار او دردناک و ترسناک می شود. برای مشکلات حسی باید اقدام شود. اختلال طیف اتیسم هیچ بهانه ای برای رفتار بد نیست. انتظار رفتار خوب وجود دارد.کلیسای ما یک وسیله ی زیبا و باستانی داشت که من دوست داشتم. انتظار می رفت که در طول قسمت هایی که هیچ موسیقی وجود نداشت و خسته کننده بود آرام بنشینم. اکثر یکشنبه ها می رفتم چون مادرم از من توقع داشت.
یاد گرفتن ادب: من یاد گرفتم که بگویم «لطفا » و «متشکرم ».
این موضوع مدام به من تعلیم داده می شد تا زمانی که اتوماتیک و غیر ارادی شد. انتظار می رفت که با ادب باشم و باید یاد می گرفتم با دهان بسته غذا بخورم. از آن جایی که من کمی مشکلات کنترل حرکتی داشتم مجبور شدم چنگالم را برای بریدن گوشت به صورت متفاوتی در دست بگیرم. مهم این است که مرتب و تمیز باشیم. در روزهای یک شنبه برای شام به خانه مادر بزرگ می رفتیم. تمام جنبه های رفتارهای خوب به من آموزش داده می شد، مانند آموزش بازیگر در یک بازی.
نظافت خوب: وقتی من شروع کردم خودم زندگی کنم، آدم نامرتب و ژولیده ای بودم. رئیس جدیدم در شرکت ساختمانی به من گفت که باید نظافتم بهبود یابد. وقتی که او یک دئودورانت به من داد بسیار از دست او ناراحت شدم. بسیار خوب است که کمی عجیب و غیرعادی باشیم اما کثیف یا کهنه پوشیدن قابل قبول نیست. مشکلات حسی اغلب باعث نامرتبی می شود چون پوشیدن لباس های قدیمی زبری کمتری دارد. یکی از روش های ساده برای کاهش این مشکل این است که همه ی لباس های جدید را قبل از پوشیدن بشوییم. یا لباس های زیر قدیمی را می توان زیر پیراهن جدید پوشید.
یادگیری نوبت گیری و شریک شدن: وقتی من کودک بودم مادرم، پرستارم و معلمانم بازی های زیادی که نیاز به نوبت گیری داشت را با من انجام می دادند. در فعالیت های سرگرم کننده مثل بازی های تخته ای و هاکی روی میز نیاز به نوبت گرفتن داشت. من شریک شدن را نیز باید یاد بگیرم. یک روش آسان برای تدریس مفهوم اشتراک عبارت است از تقسیم یک بطری آب بین دو یا چند نفر.
محدودیت های یادگیری در مورد رفتار و انطباق نظم بین خانه و مدرسه:
قوانین در خانه و مدرسه یکسان بود. من می دانستم که اگر در مدرسه پرخاشگری کنم معلم به مادرم می گوید که امشب نباید تلویزیون ببینم. من همیشه محدودیت ها را امتحان می کردم. در محله ما قوانین همه ی خانه ها یکسان بود. من می دانستم در همه ی مکان ها قوانین اجرا می شود. با این حال در خانه یکی از همسایه ها تقریبا هیچ قانونی وجود نداشت. من به خانه آن ها می رفتم و با پسرشان کارهای مخربی مثل ذوب کردن قطعات پلاستیکی و... انجام می دادم.کارهایی که من در خانه خودمان هیچ وقت انجام نمی دادم. حتی افرادی که کلام ندارند هم محدودیت ها را امتحان می کنند. آن ها می دانند که اگر برای انجام کاری که دوست دارند اصرار کنند یک نفر به آن ها اجازه می دهد.
رشد توانمندی ها: من واقعا در طراحی و مهارت های تفکر دیداری توانمندی خوبی داشتم ولی در جبر وحشتناک بودم. یکی از چیزهایی که باعث موفقیت من در کسب و کار طراحی شد، رشد و توسعه من با طراحی بود. اغلب اوقات به ضعف های افراد تاکید بیش از حد وجود دارد و تاکید کافی بر روی نقاط قوت و توانمندی ها وجود ندارد.
افرادی که در این طیف هستند اغلب مهارت های ناهماهنگی دارند، در یک چیز خوب هستند و در چیز دیگر بد. یک متفکر دیداری واقع گرا در طراحی خوب است و در جبر ضعیف. برخی از متفکران دیداری در هندسه و مثلثات خوب هستند. والدینم بسیار تلاش کردند تا توانایی هنری من را تشویق کنند و پرورش دهند. استعدادها مانند گل های شکننده هستند، باید پرورش داده شوند و کشت شوند. کسانی که یک ذهن قوی از موسیقی و ریاضی دارند اغلب در مهندسی و برنامه نویسی کامپیوتر پیشرفت می کنند. انگلیسی آن ها ممکن است ضعیف باشد. تمام آمارهای ورزشی را می دانند و اغلب تاریخ را دوست دارند. این افراد متفکران بصری نیستند و برخی از این افراد روزنامه نگاری را عالی انجام می دهند.

ادامه دارد...
منبع
https://www.autism.com/grandin_independence

1399
مهر
28
دوشنبه 28 مهر 1399
2020
October
19

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
سوال امنیتی
سوال زیر برای جلوگیری ارسال اسپم می باشد، لطفا به آن پاسخ دهید. با تشکر
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.