تنظیم و کنترل هیجانات در کودکان طیف اتیسم

در گفتار پیشین مقوله ی شناخت و درک هیجانات را توضیح دادیم. آنچه در این مبحث به آن خواهیم پرداخت تنظیم و کنترل هیجانات در کودکان اتیستیک است. می دانیم که کودکان اتیستیک مشکلات متعددی در زمینه ی کنترل هیجانات خود دارند. برای مثال هنگام شادی، ناراحتی، عصبانیت و ... یا روش ابراز احساسات خود را نمی دانند و یا تظاهرات بیرونی احساسات درونی شان با آن احساس تطابق ندارد. در برخی هم شدت بروز احساسات به حدی است که قادر به کنترل آن نبوده و به رفتارهایی مشکل آفرین تبدیل می شود. هر چند که کودکان مبتلا به اتیسم هم می توانند تا حدود زیادی به هیجانات خود مسلط شوند اما این کار زمان و تمرین زیادی می طلبد و در واقع یکی از آموزش های دشوار برای آنان است. پس در نظر داشته باشیم که کنترل هیجان کار ساده ای برای آنان نخواهد بود و ما باید هر پیشرفت کوچک در این زمینه را با پاداش دهی و تشویق های مخصوص کودک همراه کنیم و زمینه و بستر مناسب را برای او فراهم کنیم تا در موارد بعدی بتواند فرصت های از دست رفته را جبران کند. ابتدا کودک باید بتواند هیجانات خود را به خوبی درک کرده و در مورد آن ها صحبت کند. باید در نظر داشته باشیم موقعیت های آموزشی که ساختگی هستند، ممکن است چالش زیادی برای آنان ایجاد نکند، اما در موقعیت های واقعی که کودک بسیار هیجان زده است شناخت و توضیح هیجان خود کار دشواری است. پس هنگامی که کودک موفق به شناخت هیجان ها و احساسات مختلف در موقعیت های آموزشی شد، این شناخت و بیان را به موقعیت های واقعی زندگی او منتقل می کنیم. همین که کودک بتواند در یک موقیت واقعی به مربی، معلم یا والدین خود توضیح بدهد، تا حدی هیجان مورد نظر کنترل خواهد شد. در مرحله ی بعد در مورد تکنیک هایی که افراد در هنگام هیجان زدگی استفاده می کنند برای کودک توضیح می دهیم. از آن جا که کودکان اتیسم گیرندگان عینی بهتری هستند و در انتزاع و تصور سازی مشکل دارند می توانیم روش استفاده از این ها را برای آنان عینی کنیم. یکی از روش هایی که می توانیم به کار گیریم، روش جعبه ی ابزار ذهنی است. جعبه ای تهیه کرده و به سلیقه ی کودک و با کمک او آن را تزیین می نماییم و نام این جعبه را جعبه ی جادویی می گذاریم. البته این را می دانیم کودکی که قرار است به او تنظیم هیجان را بیاموزیم کودکی است که عملکرد بالا و از نظر درکی نیز تا حد زیادی با مفاهیم ساده ی اجتماعی مثل خوب و بد و ... آشنایی دارد، همچنین هیجانات خود و دیگران را می شناسد و تشخیص می دهد. برای کودکان با عملکرد پایین تر هم روش هایی را توضیح خواهیم داد. وقتی که جعبه ی جادویی را آماده کردیم در مورد چیزهایی که درون آن قرار خوهیم داد با کودک صحبت می کنیم. ابتدا تعدادی کارت یا کاغذ کوچک را آماده می کنیم. بعد اولین داستان را برای کودک تعریف می کنیم. برای مثال: علی از مدرسه به خانه آمد و دید ماشین اسباب بازی اش شکسته است. علی چه احساسی دارد؟ کودک باید احساس مورد نظر را بگوید. سوال بعد: علی چیکار می کند؟ کودک بیشتر بر مبنای احساسات خودش پاسخ خواهد داد و معمولا کاری را که خودش انجام می دهد بیان می کند. مثلا گریه می کند، داد می زند. وسایل را پرت می کند. در مرحله ی بعد باید تعیین کند که آیا کارهایی را که علی انجام می دهد خوب است یا بد. مثلا ممکن است کودک بگوید علی هیچ کاری نمی کند. خوب در این صورت می دانیم که کودک دچار درون ریزی و سرکوب ناراحتی خودش می شود. به او اطمینان می دهیم که این کار خوبی است اما می تواند به جای ماشین اش با یک بادکنک بازی کند تا ناراحتی اش از یادش برود. اگر کودک به کارهایی مثل گریه کردن، داد زدن و کتک زدن دیگران اشاره کرد، می پرسیم کار خوبی است یا بد؟ کودکی که یاد گرفته کارهای خوب و بد کدامند در این طبقه بندی مشکلی نخواهد داشت. بعد در مورد پیامدهای رفتارهای ذکر شده صحبت می کنیم. اگر علی گریه کند ماشینش درست می شود؟ اگر کودک داد بزند چی می شود یا اگر برادرش را کتک بزند چه پیش خواهد آمد؟ کودک برای هر سوال جوابی خواهد داد. به او کمک می کنیم تا بی فایده بودن عکس العمل ها را بفهمد. مثلا علی گریه کرد و برادرش را کتک زد چون فکر می کرد مادرش برایش یک ماشین دیگر می خرد ولی چون کار بدی کرده بود مادر برایش ماشین جدید نخرید. حالا کودک باید خودش راه حل های مطلوب را پیدا کند و پیشنهاد کند. علی خیلی ناراحت است و باید یک کاری بکند. تو فکر می کنی چه کار کند بهتر است؟ معمولا در اولین داستان ها کودک راه حل مناسبی ندارد. به او کمک می کنیم تا مواردی را بازیابی کند. مثلا وقتی من کوچک بودم مامانم به من یاد داده بود که موقع ناراحتی نفس عمیق بکشم. بیا با هم امتحان کنیم. بعد با کودک کشیدن نفس عمیق را تمرین می کنیم. پس روی یکی از کارت ها می نویسیم کشیدن نفس عمیق. حتی می توانیم یک نقاشی برای آن بکشیم. اگر کودک خودش قادر به این کار است می گوییم علی را بکش که دارد نفس عمیق می کشد. بعد راه حل های دیگر را یکی یکی بررسی کنیم. مثلا: در مورد آن با مادرش یا پدرش صحبت می کند، می رود کارتونی را که دوست دارد می بیند، روی ترامپولین خود می پرد، سعی می کند ماشینش را درست کند. از مادر خواهش می کند یکی دیگر برایش بخرد و ... همه ی راه حل های موجود را مطرح کرده و مواردی که خوب است و فایده دارد روی کارت ها نوشته و یا نقاشی می کنیم. تا این جا کودک راه حل هایی برای کنترل خشم و ناراحتی پیدا کرده و در جعبه ی ابزار ذهنی خود (یا همان جعبه جادویی که نمونه ی عینی شده آن است) قرار می دهد. کودک برای تمرین استفاده از این راه حل ها و جا افتادن آن ها به زمان نیاز دارد. در موقعیت های مختلف پیش آمده که کودک دچار ناراحتی و خشم می شود باید به او یادآوری کنیم که از چیزهای موجود در جعبه ی جادویی خود استفاده کند. در مرحله ی بعد به سراغ هیجان دیگری رفته و با داستان های مختلف همان مراحل قبل را تکرار می کنیم. مثلا در مورد ترس. کودک می تواند راه حل های مختلف را یاد گرفته و در جعبه ابزار خود قرار دهد و سپس در داستان های متفاوت دیگر آن ها را ارائه کند و به موقعیت های واقعی برای خود یا دیگر بچه ها تعمیم دهد. راه حل ها باید ساده و قابل اجرا برای همان کودک باشد. یعنی نمی توان از راه حل های مشترک برای تمام کودکان استفاده کرد. زیرا هر کودک شخصیت و توانمندی های منحصر به فرد خود را دارد و همان طور که در اول صحبت اشاره کردم، فراگیری این مقوله برای کودکان اتیستیک یا سایر کودکان کار چندان ساده ای نیست. کودک باید بداند که ما همیشه می توانیم راه حل های دیگری به جعبه جادویی خود اضافه کنیم یا راه حل هایی که فایده ندارد را بیرون بیندازیم. این کار را با او تمرین می کنیم مثلا وقتی کودک از شدت خوشحالی قادر به کنترل رفتار خود نیست و در جایی قرار دارد که بروز هیجان خود برایش مشکل ایجاد می کند (مثلا در کلاس درس و مدرسه) می تواند از همان راه حلی که برای ناراحتی استفاده کرده کمک بگیرد، اما اگر از آن استفاده کند باید آن را کنار گذاشته و راه حل دیگری را امتحان کند. حتی می تواند خودش یک راه کاملا جدید پیدا کند. آموزش را تا کامل شدن نسبی جعبه ی جادویی کودک ادامه می دهیم، اما زمانی که دیدیم کودک قادر است خودش یک راه حل برای کنترل رفتار خود پیدا کند به او می گوییم که دیگر باید جعبه را کنار بگذاریم. چون تو دیگر می توانی آن را در ذهن خود مجسم کنی. گاهی باید به کودک جعبه را یادآوری کنیم و یا حتی گاهی آن را دوباره در اختیارش قرار دهیم تا چیزهایی را که در آن دارد ببیند. کودکی که در جای نامناسب با خود حرف می زند یا در هنگام استرس دست های خود را به شدت تکان می دهد یا هنگام خشم، خشونت به خرج می دهد و حتی کودکانی که به خاطر یکسان پذیری و تغییرات ایجاد شده، دچار آشفتگی می شوند، می توانند با روش جعبه ی ابزار ذهنی به خود کنترلی رفتار بهتری دست یابند. اما همیشه باید بدانیم که این مهارت در طول سالیان در کودک نهادینه شده و انتظار ما باید در حد منطقی باشد و همیشه موفقیت های کوچک کودکان را در این زمینه تشویق نموده و او را به ادامه ی راه امیدوارتر سازیم. در مبحث بعد به ارائه ی راه حل های بیشتری در زمینه ی تنظیم هیجان و کنترل رفتار می پردازیم.

1400
تیر
6
يک‌شنبه 6 تير 1400
2021
June
27

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
سوال امنیتی
سوال زیر برای جلوگیری ارسال اسپم می باشد، لطفا به آن پاسخ دهید. با تشکر
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.