آموزش مفاهیم انتزاعی و افزایش ادراک

آرزو رضایی
یکی از مقوله های بسیار بحث بر انگیز و دشوار در آموزش کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم (اوتیسم) موضوع مفاهیم انتزاعی و افزایش سطح ادراک آنان می باشد. منظور از مفاهیم انتزاعی آن دسته از مفاهیم و شناخت ها هستند که صورت عینی ندارند و کودک نمی تواند مصادیق عینی یا واقعی آن ها را در پیرامون خود مشاهده کند. هم چنین باید آن ها را از جمع بندی سایر مفاهیم و شناخت ها یا تجربیات گذشته و حال نتیجه گیری یا انتزاع کند. برای مثال کوچک و بزرگ یک مفهوم عینی است. کودک می تواند انواع چیز های کوچک و بزرگ را دیده و لمس کند و پی به این مفهوم ببرد. اما خوب و بد یک مفهوم انتزاعی است. کودک باید از کنار هم گذاشتن یک سری تجارب و موقعیت ها و مقایسه آن ها پی به خوب بودن یا بد بودن یک عمل یا یک تجربه ببرد. علاوه بر آن باید به این مجموعه، تعدادی از قوانین اجتماعی هنجارها و ارزش ها را نیز اضافه کرد. ممکن است یک تجربه احساس خوبی به فرد بدهد اما از نظر اجتماعی بازخورد بسیار بدی برای وی داشته باشد. هم چنین ممکن است یک عمل در یک موقعیت زمانی، مکانی یا فردی خوب بوده اما در یک موقعیت دیگر مطلوب نباشد و البته دایره این تحلیل ها گاهی تا بی نهایت گسترده به نظر می رسد. همه ی افراد عادی در طی دوران رشد تا حد مورد نیاز این مفاهیم را فرا گرفته و سایر مسائل را با توجه به آن ها ارزیابی می کنند اما کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم (اوتیسم) در فراگیری آن ها مشکل دارند که باز هم گستره ی این چالش در این کودکان بسته به شدت اختلال و میزان درگیری آن ها با مشکلات اتیستیکی است. معمولا کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم (اوتیسم) با عملکرد بالا تا حدودی در فراگیری آن ها موفق ترند اما ما بر این اعتقادیم که کودکان با عملکرد متوسط و پایین نیز حتی الامکان باید از موقعیت های پیرامون خود و مسائل اجتماعی مربوط به آن آگاه شوند. بنابراین برنامه ریزی آموزشی گام به گام ما باید شامل مفاهیم فضائی و عینی و شناخت های عینی باشد که بر روی یک پیوستار از آسان به دشوار حرکت کرده و در ادامه مفاهیم و شناخت های انتزاعی را نیز پوشش دهد. بدون شک هر کودک به اندازه ی سطح توان و ظرفیت فراگیری خود خواهد آموخت. و اما منظور ما از درک چیست. ادراک مسلما فقط دریافت و پردازش درون داده های حسی درونی و بیرونی نیست. بلکه ادراک شامل گستره ی وسیعی از شناخت ها، مفاهیم، مسائل عینی و انتزاعی و روابط متقابل و پیچیده میان آن ها است. به عنوان یک توضیح ساده می توان گفت ما باید همه ی چیزها را بشناسیم که شامل تمام شناخت های موجود پیرامون ما از جمله اشیا، افراد، مسائل، مفاهیم و... است. هم چنین باید کاربرد وکارائی هر کدام را بفهمیم. سپس باید ارتباط بین این چیزها با یکدیگر و تاثیری که بر ما می گذارد و نیز تاثیری که ما بر این مسائل خواهیم داشت را به آن اضافه کنیم. چنانچه هر کدام از حلقه های این زنجیره برای ما ناشناخته بماند به ادراک درستی از آن دست نیافته ایم. بنابراین برای آموزش این مقوله دشواری های بسیاری خواهیم داشت اما تا حد امکان سعی خواهیم کرد با زبانی ساده وکاربردی به آن بپردازیم. برای آموزش مفاهیم انتزاعی هم مثل همه ی آموزش های قبلی سعی می کنیم آن ها را از موارد آسان به دشوار آموزش دهیم. هم چنین دقت می کنیم که کودک تمام مفاهیم عینی پیش نیاز را فرا گرفته باشد. البته یک سری مفاهیم هستندکه ما آن ها را حلقه ی مابین مفاهیم انتزاعی و عینی می دانیم. مثل مفهوم زشت و زیبا. زشت و زیبا از مفاهیمی هستند که هم جنبه ی عینی (قابل دسترس با حواس پنجگانه) دارند و هم جنبه ی انتزاعی دارد و نسبی است. مثلا می توانیم انواع چیزهای زشت و زیبا را تهیه کرده و به کودک نشان دهیم و این مواردی است که اکثریت افراد آن ها را زشت یا زیبا می دانند و نیز جنبه ی انتزاعی دارند. یعنی می شود از یک سری ویژگی ها آن را استنباط کرد (مثلا اگر کسی صورتش بسوزد یا زخمی شود زشت می شود). و نیز چیزی که به نظر برخی از ما زیبا است ممکن است از نظر افرادی دیگر زیبا نباشد. اولین گام در آموزش مفاهیم انتزاعی، ساده سازی و تا حد امکان عینی سازی آن ها است. یعنی شناخت مفاهیم انتزاعی از طریق مصادیقی که قابلیت عینی شدن دارند، تصاویر، بازی نقش، بحث و نتیجه گیری و... با ذکر یک مثال آموزشی یکی از مفاهیم انتزاعی را شرح می دهیم. اما مسلما مفاهیم انتزاعی به خاطر دشواری وتنوع روابط متقابل آن ها هر کدام فرایندی جداگانه و خاص خود برای آموزش خواهند داشت. منظور این است که برای آموزش هر کدام از مفاهیم انتزاعی باید با یک برنامه ریزی مخصوص همان مفهوم پیش رفت. البته تقسیم بندی مفاهیم و شناخت های انتزاعی به مقوله های اختصاصی تر هم می تواند کمک شایانی در این آموزش داشته باشد مثلا به صورت افعال انتزاعی مثل(مراقبت کردن، موافقت کردن، مسخره کردن، شوخی کردن و...)، صفات انتزاعی مثل عجیب، ضعیف، نابغه، شجاع و...، مفاهیم انتزاعی متضاد مثل زرنگ و تنبل، زشت و زیبا، درست و غلط، راست و دروغ و... اصطلاحات انتزاعی مثل کسی را پیچاندن، دردسر درست کردن، دست به سرکردن و... سایر ضرب المثل ها هم چنین صفات کیفی مثل مقداری، همه، به اندازه وکمی و... انواع تقسیم بندی های دیگر که می توان در نظر گرفت. اگر به این مجموعه کلماتی را که چند مفهومی هستند (مثل سیر که یک معنای عینی و یک معنای انتزاعی دارد) یا دست کشیدن که می تواند یک معنای ظاهری داشته باشد و یک معنای انتزاعی و... را اضافه کنیم با یک چالش بزرگ روبرو خواهیم بود و آن این است که در عمل آموزش همه ی این موارد ممکن نیست و باز هم مواردی پیدا می شود که از قلم افتاده باشد. باید بگوییم که هدف ما از این آموزش این است که به کودک بیاموزیم که پس از تمرین موارد آموزشی متنوع خودش انتزاع کردن را یاد بگیرد و بداند که ممکن است برخی کلمات معانی متفاوت و گوناگونی داشته باشد. هم چنین کودک آرام آرام یاد بگیرد که معنای هر کلمه یا اصطلاح را در بافت زمانی و مکانی و موضوع بحث مربوطه کشف کند. مثلا وقتی مادر می گوید سیر شدی کودک بفهمد که منظور او سیرگیاهی نیست بلکه حس پر شدن معده و غذا نخواستن است یا اگر کسی می گوید از زندگی سیر شده ام با توجه به بقیه سخنان او و بافت موجود بفهمد که او دیگر نمی خواهد زندگی کند. اکنون به آموزش چند مفهوم انتزاعی به صورت مشروح می پردازیم. قبل از شروع باید مباحثی که در آموزش گفتار ذکر کردیم کودک تا حد قابل قبول آموخته باشد مثل پاسخگویی به سوالات.
مفهوم عجیب یکی از مفاهیم انتزاعی است برای آموزش آن به کودک ابتدا چند مورد کارهای غیر معمول و عجیب را به صورت عملی یا تصاویر به کودک نشان می دهیم. مثلا عکس کودکی که به جای آشپزخانه در حمام غذا می خورد یا خودمان به صورت عملی کارهای عجیب و غیر معمول که جنبه بدآموزی نداشته باشد را جلوی کودک انجام می دهیم. مثلا هر روز چای را توی لیوان یا فنجان می خوریم، آن روز چای را در یک کاسه یا بشقاب بریزیم. حالا نوع واکنش را به کودک می آموزیم. وای! چه عجیب است. معمولا شما توی لیوان چای می خورید! با چند مثال ساده از این قبیل می توانیم مفهوم ساده ای از عجیب بودن را به کودک القا کنیم. حتی برای او توضیح هم می دهیم کارهایی که همیشه انجام نمی شود یا چیزهایی که همیشه دیده نمی شوند را عجیب می گویند. هم زمان با روش الگو دهی، تعجب کردن از یک موضوع عجیب و واکنشی که معمولا افراد به چیزهای عجیب نشان می دهند را به کودک می آموزیم. در ادامه از تصاویر ساده و تصاویر متحرک هم استفاده می کنیم تا کودک مصادیق عجیب را از غیر عجیب تفکیک کند در مرحله ی بعد به صورت شنیداری هم نمونه های عجیب را در قالب داستان های کوتاه بیان کرده تا کودک موارد عجیب را تشخیص دهد. وقتی احساس کردیم کودک تا حدی مفهوم ذکر شده را آموخته است برنامه ریزی برای تعمیم دهی آن به موقعیت های مختلف را مد نظر قرار داده و در آخر هم در موقعیت های طبیعی کاربرد آن را تمرین می کنیم. در مباحث بعدی با ذکر نمونه های دیگر به آموزش مفاهیم انتزاعی می پردازیم.

1398
آذر
4
دوشنبه 4 آذر 1398
2019
November
25

افزودن دیدگاه جدید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • نشانی صفحه‌ها وب و پست الکترونیک بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
سوال امنیتی
سوال زیر برای جلوگیری ارسال اسپم می باشد، لطفا به آن پاسخ دهید. با تشکر
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.